من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من
اینگونه گرم و سرخ
احساس میکنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید در دلم، میجوشد از یقین
احساس میکنم
در کنار و گوشه این شورهزار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
میروید از زمین
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من
اینگونه گرم و سرخ
احساس میکنم
در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین هزار چشمه خورشید در دلم، میجوشد از یقین
احساس میکنم
در کنار و گوشه این شورهزار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
میروید از زمین